خاطرات
نگارش در تاريخ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, توسط zeinab

نمیدونم الان چرا هستم

چون از فردا قراره که شروع به نوشتن خاطراتم کنم.

ولی دوس داشتم الان باشم

پس واستید یه ذره از خاطرات روز اول اشنایی رو براتون بگم

من تو یه سایت عضو بودم,هر روز میرفتم و اونجا پست میذاشتم

علاقه ی زیادی هم به پستای مذهبی دارم به همین خاطر تو اون سایت هم مخالف خیلی داشتم و هم موافق

حدود دو ماهی بود که اونجا عضو بودم.روزهای خیلی خوبی داشتم اونجا

بعضی روزا همش خنده و شوخی.بعضی وقتا هم انتقاد به خاطر پستام.ولی در هر صورت من از بودن تو اونجا لذت میبردم

تا اینکه یه روز ......................


خوب بقیه اش بمونه واسه فردا



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: